سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بیقرار عدالت
سه شنبه 88 مهر 28 :: 11:2 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

میرحسین شکست خوردهکرزای

در اخبار گفته شد با این که حامد کرزای حدود یک ماه پیش با اعلام نتایج اولیه انتخابات از رقیب خود پیشی گرفته و رای او بالاتر از 50 درصد اعلام شد، لکن با اعتراض رقیب وی، کمیته مستقل شمارش مجدد آرا برخی از آرای وی را باطل اعلام کرد و کرزای تنها با کم داشتن چند صدم از کرسی ریاست جمهوری در دور اول انتخابات واماند و انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به دور دوم کشیده شد.
اما نکته قابل توجه در این رویداد رفتار قانون‌مدارانه کرزای بود. وی بجای اعتراض و ادعای تقلب و تبانی و داد و هوار و اعلام جنگ‌های خیابانی و ادعای قتل و غارت و تجاوز جنسی و مصاحبه با بیگانگان و به رسمیت شناختن اسراییل و لگد زدن به ظرف شیر، با حضور در جمع خبرنگاران به قانون تمکین کرد و پذیرفت که در دور دوم انتخابات شرکت کند.
وی رای کمیته مستقل را پذیرفت و حاضر نشد با آبروی خود، نهاد قانونی کمیته مستقل و ملت افغانستان بازی کند و خوراک برای بیگانگان تهیه کند آنچه که موسوی و شیخ ساده لوح اصلاحات حاضر به پذیرش آن نشدند و جالب آنجاست که اینان و بسیاری از طرفداران سبز پوششان ملت افغانستان را به بی منطقی و عقب ماندگی فرهنگی متهم می‌کنند لکن این رفتار عاقلانه کرزای نشان داد که تنها کت و شلوار اتو کرده پوشیدن و پز جامعه مدنی را گرفتن دردی را دوا نمی‌کند با این پزها فقط می‌توان عکس یادگاری گرفت، بصیرت می‌خواهد که موسوی‌ها و کروبی مسلک‌ها آن را ندارند، با طناب اصلاحات به چاه رفتن نتیجه‌ای جز ماندن ته چاه ندارد. چاهی که اکنون موسوی و کروبی ته آن گیر افتاده‌اند چیزی است که با ساده‌لوحی، لجاجت و کم خردی خود آن را کنده‌اند و برای نجات از آن راهی جز بازگشت به قانون و عذرخواهی از مردم ندارند.  / پایان




موضوع مطلب : موسوی, انتخابات, کرزای
دوشنبه 88 مهر 6 :: 10:34 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

اکستازی سیاسی هم توهم‌زاست و فاز می‌دهد.

 و تو ای عالیجناب سبز پوش؛

اکس خورده بودی یا خورانده بودنت و به فاز توهم سبز غوطه‌ور شدی.

اکس خورده بودی که همه ملت را عاشق سینه چاک خود دیدی!

اکس خورده بودی که توهم قدرت کردی!

اکس خورده بودی که در رسانه، منتخب ملت را رمال و جادوگر و دروغگو نامیدی!

اکس خورده بودی که که به چیز چیز افتادی!

اکس خورده بودی که خود را اول‌ قانونگرای شهر پنداشتی و شعار قانونگرایی سر دادی!

اکس خورده بودی که زغال سنگ را حق مسلم هر ایرانی دانستی و انرژی هسته‌ای را نه!

اکس خورده بودی که اسراییل را متحد دهه چهل ایران پنداشتی و کمک به مظلوم را ضایع کردن حقوق شهروندی!

اکس خورده بودی که آغوش اوباما را مادرانه نامیدی و ذلت رابطه را به استقلال کشور ترجیح دادی!

اکس خورده بودی که گرانی و مشکلات سی سال گذشته را در 4 سال دیدی!

اکس خورده بودی که دولت اصل 44 را متهم به اقتصاد دولتی کردی که خود پایه‌گذارش بودی!

اکس خورده‌ بودی که پنداشتی شکست خوردگان سیاست و همفکران سکولارمذهبت می‌توانند تو را بر اریکه قدرت نشانند!

اکس خورده بودی که عکس بی حجاب همسرت را مشارکتی ها و مجاهدینی‌ها دست به دست می‌کردند و تو با دیدن عکس محجبه‌اش روی مدرکش ناموس‌پرست شدی!

اکس خورده بودی که رقص دخترکان فشن و پایکوبی پسرکان حیران را راه امام انگاشتی و خواستی زنده‌اش کنی!

اکس خورده بودی که هنوز انتخابات تمام نشده بود و تو در جمعی پیروزی‌ات را به خود تبریک گفتی!

اکس خورده بودی که توهم تقلب کردی و لجوجانه به پایش تمام شدی!

اکس خورده بودی که لشکرکشی به راه انداختی و روزها شهر نشینی را به مخاطره کشیدی!

اکس خورده بودی که آشوبگران را هم طرفداران خود تصور کردی و دلار‌های آمریکایی درون جیب‌هایشان را ندیدی!

اکس خورده بودی که امنیت و آرامش مردم را به هم زدی و عده‌ای را به کشتن دادی و همه را به پای نظام نوشتی!

اکس خورده بودی که هر چه در گوشت خواندند تعقل نکردی و انجام دادی!

اکس خوره بودی که کارت شد شرکت در مجلس ختم اموات ساختگی و اموات را در گور لرزاندی!

اکس خورده بودی که توهم کردی می‌توانی قانون اساسی را تغییر دهی!

اکس خورده بودی که می‌خواستی کار خمینی کنی، غافل از این که نشنیدی ندایش را که «تو غلط می‌کنی قانون را قبول نداری»

و هنوز هم اکس می‌خوری که هر روز بیانیه می‌دهی!

و هنوز هم اکس می خوری که دست به دامان مطرودین امام و انقلاب شده‌ای!

و هنوز هم اکس می‌خوری که خود را پیرو امام و رهرو خطش می‌پنداری!

به امید روزی که اکس‌هایت تمام شود و ... ./

 

 




موضوع مطلب : اکستازی سیاسی, توهم, لشکرکشی, امنیت
شنبه 88 مهر 4 :: 11:42 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

جنگ نرم

 جنگ نرم (Soft War) در فرهنگ سیاسی به معنای فروپاشی از درون و در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که «جامعه هدف» یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد.
 جنگ نرم با هدف گرفتن فکر و اندیشه ملت‌ها نقش مهمی را در سست نمودن حلقه‌های فکری و فرهنگی جوامع ایفا می‌کند از این رو برخی کارشناسان معتقدند مهمترین ابزار در این رویارویی نهان رسانه‌ها و قلم نویسندگان است.
گروه‌های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده‌های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی این نبرد را تشکیل می‌دهند و می‌توانند به عنوان تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب با آشفتگی ذهنی خود، می‌توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.  از این رو این گروه به عنوان یک هدف مورد همواره مورد توجه دشمن است، چرا که دگرگون کردن و نفوذ فکری در نخبگان بی‌بصیرت به صورت خودکار انحراف فکری بسیاری از مردم در در پی دارد و هزینه‌های دشمن را کاهش می‌دهد.
 از دیگر گروه‌های مورد هدف در جنگ نرم همواره دانشجویان و دانشگاهیان بوده‌اند، چرا که جنب و جوش، تحرک و بی‌پروایی این گروه به دلیل برخورداری از عنصر جوانی، کرسی ‌علمی، نفوذ کلام و گستردگی جغرافیایی حضور آنان در کشور هدف، می‌تواند ضمن کم کردن هزینه‌‌ها، دستگاه تبلیغی مناسبی نیز برای دشمن فراهم کند، به همین دلیل بزرگان کشور همواره از جنبش‌های دانشجویی حمایت و آنان را به گسترش فعالیت در زمیه عدالت خواهی تشویق‌ و آنان را به تفکر، تدبر و دوری از افراط و تفریط و پرهیز از اقدامات عجولانه دعوت کرده‌اند.
در جنگ نرم دشمن می‌کوشد تا با آماده کردن افکار عمومی به عنوان یکی از مهمترین عناصر توجیه حرکات سیاسی و نظامی، زمینه را برای رسیدن به اهداف خود توسط عناصر درونی جامعه هدف فراهم کند.
جنگ نرم و طراحی آن پیچیدگی‌ها و درجات خاص خود را دارد به گونه‌ای که در برخی موارد متخصصان این گونه جنگ‌ها می‌توانند با اندکی درنگ نقشه اصلی دشمن را شناسایی و با اطلاع رسانی به هنگام سبب هوشیار شدن اذهان سالم جامعه شوند و به کسانی که بر اساس منطق صحیح و به دور از لجبازی‌های سیاسی می‌اندیشند در ارایه تحلیل کمک کنند.
تاریخچه جنگ نرم دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران باز‌می‌گردد به دوران پس از جنگ‌های تسلیحاتی، فیزیکی و تحریم‌های سنگین اقتصادی. پس از این دوران دشمنان که از مقاومت دلیرانه مردم در پاسداری از مرز و بوم و حکومت خودخواسته خود در بهت فرو رفته بودند خود را با نوعی نظام سیاسی مواجه دیدند که به معادلات سکولاریستی آنان پاسخ‌های آزمایشگاهی نداد و ارزش‌های معنوی را بر ارزش‌های مادی برگزیده جوامع غربی ترجیح داده بود.
نمادهای ارزشی جامعه ایرانی ـ اسلامی و تاثیر آن بر فرهنگ عمومی حاکم بر این جامعه به گونه‌ای بود که در فرمول‌های تجربی غرب‌ساخته پاسخ درست نمی‌داد و معادلات آنها را بهم می‌زد به گونه‌ای که در برخی موارد تهدیدها را تبدیل به فرصتی مناسب برای بهره‌برداری حداکثری ایرانیان می‌کرد، هرچند بوق‌های تبلیغاتی غرب با علم به این مطلب، مساله را آن‌گونه که می‌خواستند و به آنها دیکته شده بود منعکس می‌کردند.
این مساله پریشانی ذهنی سیاستمداران غرب را فراهم کرد و آنان را وادار کرد تا با مطالعه جامعه ایران و نهادها و نمادهای ارزشی موجود در این جامعه به شناخت بهتر و در نتیجه تحلیل صحیح‌تری از آن برسند. بر اساس این اندیشه فعالیت گسترده‌ای با کمک دانشگاه‌ها، موسسات کوچک و اقماری مختلف و کمیته‌های ویژه سرویس‌های امنیتی و دیگر مراکز و نهادها آغاز شد.
دانشگاه‌ها با جذب و بورسیه کردن دانشجویان ایرانی و حمایت از تحقیقات و پایان‌نامه‌های با موضوعات تطبیقی، موسسات و بنیادهای مختلفی چون موسسات آماری، جمعیت‌های دفاع از حقوق بشر، برخی بنگاه‌های خبری و ... با جمع آوری اطلاعات و ارایه تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی و نهادهای جاسوسی و امنیتی با استفاده از شگردهای خود پرونده‌ای از ایران فراهم کردند که مطالعه آن کلیدواژه‌هایی چون دین، معنویت، شهادت‌طلبی، فرهنگ انتظار، امام حسین(ع)، عاشورا، عزاداری، اهل‌بیت(ع)، هیات، امام زمان(عج)، ولایت، ولی فقه و دیگر کلمات را به دست می دهد. آنان فهمیدند در این کلیدواژه‌ها رمزی است که همواره برنامه‌ها، دسیسه‌ها وتوطئه‌هایشان را در ایران با شکست مواجه می‌کند از این رو تک تک این عناصر و نهادهای ارزشی را مورد حمله یا جایگزین‌سازی قرار دادند. لکن این کار با ظرافت خاصی از سوی برخی کج‌فهمان و دگراندیشان داخلی با بیانی به ظاهر علمی و منطقی اما سرشار از مغالطه‌ و سفسطه آغاز شد. طرح مسایلی چون افیون بودن دین، خشونت باربودن شهادت و شهادت طلبی، انتقام کشته‌شدگان بدر و خشونت پیامبر(ص) در این جنگ با شهادت امام حسین(ع) و جریان عاشورا، معصوم نبودن اهل‌بیت(ع)، امکان استیضاح امام زمان(عج)، مخالفت با ولایت مطلقه فقیه و تلاش در مخدوش کردن جایگاه آن از شبهاتی است که بارها و بارها در دوران به اصطلاح اصلاحات بر زبان دگراندیشان معلوم‌الحال در مجامعی که توان پاسخ‌گویی به آنها را نداشتند جاری شد و برخی رسانه‌های چمدان دلار بگیر به ترویج آن پرداختند.
در صحنه سیاسی هم کار به همین منوال پیش رفت. القای ناگزیر بودن ارتباط ذلیلانه با آمریکا و دیگر قدرت‌های استعماری، کامل بودن الگوی غربی دموکراسی، غیردموکراتیک بودن نهادهایی چون شورای نگهبان و ولایت فقیه و ترویج ادبیات سکولار سیاسی در قالب آزادی فعالیت احزاب در داخل از جمله این فعالیت‌ها بود.
اوج فعالیت و تلاش برای از بین بردن این نهادهای ارزشی در بین مردم و به ویژه نسل جوان در دوران اصلاحات صورت گرفت لکن هربار که ماه‌ها یا سال‌ها تلاش دشمنان برای به مخاطره کشیدن یکی از این نهادها می‌رفت تا به نتیجه برسد، رهبری داهیانه یک فقیه هوشیار از جایگاه ولایت فقیه همه چیز را به هم می‌زد و معادلات آنان را به بن‌بست می‌کشانید از این رو نبردی نه تنها آسان که جنگ نرم سخت آغاز شد. هدف در این رویارویی نهان ولی فقیه و جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی بود، راه‌های مختلف آزمایش شد، از حمله به کوی دانشگاه با عنوان دستور رهبری تا نامه نوشیدن جام زهرو پذیرش ذلت؛ از طرح شبهات کلامی بین دانشجویان تا فحاشی‌ در جلسات خصوصی و شبکه‌های ماهواره‌ای جیره‌خوار، لکن نتیجه به دست آمده در هر مرحله مورد رضایت سران استعمار و اندیشمندان پلیدی واقع نمی‌شد.
در جریان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری دشمن با درک این نکته که بهترین راه ضربه زدن به این جایگاه استفاده از عناصر نزدیک به آن یا به اصطلاح خودی‌هاست با طرحی پیچیده و با استفاده از همه شرایط سیاسی به وجود آمده در داخل کوشید تا با استفاده از ظرفیت هاشمی رفسنجانی که از یک سو از نزدیک‌ترین مسؤولان نظام به رهبری به شمار می‌رود و از سوی دیگر اختلاف نظر وی با دولت در مسایل مختلف سیاسی، اقتصادی و بین المللی آشکار بود، این مقابله را به نمایش بگذارد و با دامن زدن به آن از سوی عناصر داخلی بیشترین بهره‌ را ببرد.
در این میان کوته‌بینی برخی نامزدهای شکست خورده انتخابات که با حرکات غیرمعمول خود در جهان سیاست آگاهانه یا ناآگاهانه در حال ایجاد گسست در جامعه بودند فضای جامعه را به سمتی سوق داد که زمینه را برای پذیرش شایعات بی اساس آماده کرد. شایعاتی که نمونه‌ آن در اعلام اسامی کشته شدگان اغتشاشات و شکنجه جنسی بازداشت شدگان به سرعت رسانه‌ای و سرانجام دروغ‌پردازی افراد مغرض در آن مشخص شد.
به هر حال هر چند هاشمی رفسنجانی در ابتدا با نوشتن نامه‌ای به مقام معظم رهبری در ایام انتخابات وارد این بازی سیاسی شد و می‌رفت تا ندانسته بخش سخت جنگ نرم دشمن را عملیاتی کند لکن هوشیاری رهبری باز هم این فتنه را در گلوگاه موفقیت خود متوقف کرد و نماز جمعه تاریخی ایشان در 29 خرداد این طرح شوم را نقش برآب کرد و رییس مجلس خبرگان با موضع‌گیری‌های بعدی خود به ویژه در اجلاس رسمی خبرگان در هفته گذشته این پیام را به بدخواهان نظام اسلامی داد که هرگز از چارچوب نظام خارج نمی‌شود و تنها راه‌ برون رفت از مخاطرات و مشکلات جامعه اسلامی پیروی از ولی‌فقیه و تلاش برای حفظ ارکان اساسی نظام است، چرا که فتنه‌ها می‌گذرند ولی نظام با استواری به راه خود ادامه خواهد داد.
فتنه حوادث پس از انخابات نشان داد آنچه نخبگان سیاسی جامعه باید به آن توجه کنند مساله بصیرت است که بارها در کلام رهبری متبلور شده ، چرا که گاهی در جنگ نرم با همه فراست و نخبگی که افراد از خود نشان می‌دهند، فریب پیچیدگی طرح دشمن را می‌خورند و وارد گردونه‌ای می‌شوند که یا زیان جبران‌ناپذیری به بدنه نظام اسلامی وارد می‌کند.


منابع :

1- کتاب جنگ نرم؛ براندازی نرم در کشورهای مدل
2- روزنامه رسالت؛ جنگ نرم آمریکا علیه ایران؛ چیستی و چرایی؛ محمدمهدی انصاری
3- راهکارهای آمریکا در جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران؛ مهسا ماه‌پیشانیان
4- سایت جوان آنلاین، کالبدشکافی روش‌ها؛ از فریب تا سبک زندگی؛ امیر محبیان






موضوع مطلب : انتخابات, جنگ نرم, رهبر, هاشمی رفسنجانی
چهارشنبه 88 مهر 1 :: 10:35 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

ویروس سبزینه


بر اساس تازه‌ترین اخبار ویروسی خطرناک با نام سبزینه در جهان در حال گسترش است. دانشمندان محل تولید و نشر این ویروس خطرناک را ایران و آن را خطرناک‌تراز ویروس آنفولانزای خوکی اعلام کرده‌ و نسبت به اپیدمی آن هشدار داده‌اند.
این ویروس با رخنه‌ کردن در عقاید و باورهای انسان حس لجبازی، بی‌منطقی، خودبزرگ‌بینی و توهم قدرت را در فرد مبتلا افزایش می‌دهد.
از علائم این نارسایی می‌توان به سبز شدن مچ دست چپ یا راست و یا دیگر اعضای بدن مبتلایان اشاره کرد.
این عارضه نخستین بار در بهار سال جاری از سوی عالیجناب سبزپوش به جمع‌ کثیری از ایرانیان منتقل شد و تلاش مسئولان برای کنترل و بهبود آن هنوز ادامه دارد.
ویروس سبزینه آثار گوناگونی روی افراد مبتلا دارد و شدت و ضعف آن متفاوت است به گونه‌ای که در برخی تنها به سبز شدن مچ دست می‌انجامد، گروه دیگر را خیابان‌گرد می‌کند، برخی را به تولید شایعه و دروغ‌پردازی می‌اندازد، در گروهی از مبتلایان با تاثیر بر قلب و عقل، آنان را مظلوم‌ستیز می‌کند و در حادترین مرحله، فرد مبتلا به نفی خود و اطرافیان می‌شود و با حمله به دیگران و تخریب اموال و اماکن سعی در ارضای حس لجاجت و بی‌منطقی خود می‌کند، البته یکی از ویژ‌گی‌های این ویروس ایجاد خلاء وجودی است که مبتلایان می‌کوشند با انجام مصاحبه به ویژه با رسانه‌های یاری‌گرخارجی، دادن اطلاعات به آن سوی مرز‌ها و عضو شدن در گروهک‌های آن سوی آب، آن را کنترل کنند. از دیگر مشخصه‌های مبتلایان به سبزینه نفی هر آن چیزی است که باب میل آنان نباشد، حتی اگر آن چیز اعتراف هم‌گروه‌ها و هم کیشانشان باشد.
اندیشمندان عقده‌های شخصی و حزبی را زمینه‌ساز تولید، رشد و گسترش این ویروس خطرناک اعلام کرده‌اند و از همه فعالان و گروه‌های سیاسی خواسته‌اند با حرکت در چارچوب آرمان‌های نظام، انقلاب و قانون از ایجاد زمینه این عارضه دوری کنند. / پایان


 




موضوع مطلب : سبزینه, آنفولانزای خوکی, ویروس

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 38
  • کل بازدیدها: 83931