سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بیقرار عدالت
پنج شنبه 89 آبان 13 :: 12:24 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

شهید فهمیده

با بررسی مقاطع مختلف تاریخ، چه تاریخ معاصر و چه تاریخ صدر اسلام همواره به افراد موثر و به اصطلاح خواصی برمی‌خوریم که با تصمیم گیری های درست و نادرست خود حوادث گوناگونی را رقم زده‌اند از این رو پشت هر رویداد تاریخی می توان خواصی را دید که آن رخداد برگرفته از افکار و عملکردهای آنان است و در این میان به حکم «الناس علی دین ملوکهم» عوام به پیروی از خواص جامعه همواره نقش پیاده نظام و اهرم اجرای تدابیر خواص را برعهده داشته‌اند که در این مرحله بحث افکار عمومی و عملیات روانی به عنوان مقدمه نفوذ دیدگاه خواص از اهمیت بالایی برخوردار است.
در اهمیت نقش خواص همین بس که اندیشه ها و عملکرد آنان گاهی جریان کربلا را رقم می‌زند، گاهی صلح امام حسن(ع) را و  گاهی منجر به نهضتی بزرگ مثل انقلاب اسلامی و اثری ماندگار در تاریخ می‌شود.

فتنه سال 88 در ایران نیز رخدادی بود که به صورت هدفمند با هدایت بیگانگان و دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و با بازی گردانی برخی خواص‌نمای نادان و بی بصیرت شکل گرفت و ماه‌ها جامعه را با بحران و التهاب مواجه کرد تا آنجا که مردم در نهم دی به خروش آمدند و فتنه‌گران را به منجلاب انزوای بیست ساله خود راندند.

کروبیدر این جریان آنچه جالب و عجیب به نظر آمد بلند شدن علم دروغین پیروی خط امام از سوی سران فتنه و سینه زدن زیر این علم و در عین حال بردن نظام اسلامی به عنوان بزرگترین یادگار حضرت امام به مسلخ امیال و هوس‌های خود بود.
فراموش کردن کلام امام که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» از سوی شیخ رجزخوان و میرِ بی نصیب و هم‌پیاله شدن آنان با دشمنان این مرز و بوم به ناگاه ذهن را پیش فرمانده کوچک لشکر حق، شهید حسین فهمیده می‌برد و که چگونه جسم کوچک و نوجوانانه اش را برای حفظ این نظام نثار انقلاب کرد و از سوی دیگر عده‌ای شکم‌پر از حرام و ناحق، چگونه نظام را به مسلخ کشاندند و مردم را سپر زیاده طلبی و هوسرانی 4 ساله حکمرانی و چپاول بیت المال قرار دادند. به راستی واژه خواص مستحق کدام گروه است؟ شهدایی که تا آخرین قطره خونشان را با عشق علاقه در راه اسلام و نظام اسلامی اهدا کردند یا پیران سیاست‌زده ای که طاقت دیدن استقلال کشور را ندارند؟ آیا می‌توان در درک حقیقت، حسین سیزده ساله فهمیده را با شیخ 70 ساله ای که هنوز هم نفهمیده مقایسه کرد؟ آیا دروغ و تزویر و نیرنگ نماد در خط امام بودن است یا استکبارستیزی، استقلال طلبی و ایثار و جهاد و شهادت برای اسلام؟
صحبت از فهمیده ها و نفهمیده های این انقلاب در این مجال نمی‌گنجد لکن از خدا می خواهیم که ما را از فهمیده ها قرار دهد و با فهمیده ها محشور کند.
نکته پایانی این که مقام معظم رهبری از سالیان دور تاکنون بر مباحث مختلفی برای عوام و خواص جامعه تاکید داشته‌اند ایشان در ابتدا مساله عوام و خواص را مطرح کردند و بر ضرورت هوشیاری خواص تاکید داشتند لکن در سالهای اخیر گویا از برخی خواص قطع امید کرده‌ از این رو مساله بصیرت را برای هر دو دسته عوام و خواص مطرح کرده‌اند و در دیدارهای مختلف خود با اقشار گوناگون بر آن تاکید داشته اند. امید است مردم که در بحران های سی ساله این انقلاب نشان داده اند از بسیاری از خواص، خاص‌ترند روز به روز بر آگاهی و بصیرت خود بیفزاید که امروز شعار «دانستن حق مردم است» جای خود را به «بصیرت داشتن حق مردم است» داده است./پایان

 




موضوع مطلب : موسوی, بصیرت, کروبی, حسین فهمیده, شیخ نفهمیده, عوام, خواص
دوشنبه 88 دی 14 :: 9:12 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

بصیرت

1ـ بصیرت، بینش و فهمی است که در ماورای احساس و عواطف ما را در یافتن راه حق و دیدن حقیقت یاری می‌رساند. بصیرت همانند چراغی است که در تاریکی شب‌های شک و تردید و در زمان التقاط حق و باطل می‌تواند بهترین همراه برای انسان باشد. ایمان، تقوا، علم، درایت و تفکر از جمله عوامل ایجاد و تقویت بصیرت در وجود افراد است لکن هر یک از آنها به تنهایی شاید نتواند این امر را محقق سازد. موید این سخن برخی اساتید خارج‌نشین و عالمان و نخبگان داخلی هستند که هر روز با تنگ نظری به مسائل می‌نگرند و با طرح شبهات و تحریک عواطف و احساسات مردم، مشکلی به بار می‌آورند.

2ـ این که عموم مردم و حتی درس‌خوانده‌ها به خاطر محدود بودن اطلاعات و آگاهی‌هایشان در زمینه‌های مختلف در بسیاری از موارد با کمک احساس خود تصمیم‌گیری می‌کنند امری روشن است که نیازی به ارائه ادله وسیع علمی برای اثبات آن نیست چه آن که هر کس با مراجعه به وجدان خویش درستی این سخن را تصدیق می‌کند، کما این که هیچ یک از طرفداران تیم آبی یا قرمز دلیلی منطقی بر این طرفداری ندارند و در نهایت پاسخشان به عشق و احساس بازمی‌گردد. لکن در میان برخورد افراد با این مساله متفاوت و به گونه‌های مختلف بروز می‌کند، برخی مطیع احساس خود هستند و به راحتی از آن پیروی می‌کنند و برای آن هزینه می‌کنند، چه این که بسیاری از موارد اسراف در زندگی بر این مبنا پایه‌ریزی می‌شود، گروهی دیگر برای فرار از متهم شدن به پیروی از احساسات به دنبال توجیهی می گردند تا عملشان را در سایه این توجیه، بر مبنای تعقل و اندیشه جلوه دهند و محملی برای گریز از بی منطقی خود مهیا کنند، برخی نیز با سرکوب کردن احساسات خود، برای هر مساله، هر چند ساده و پیش پا افتاده، پی دلیل عقلی و منطقی می گردند و بدین گونه زندگی خود را دچار مشکل می‌کنند.

3ـ در زندگی سیاسی انسان نیز احساس نقش موثر و فراگیری دارد به گونه‌ای که در دستگاه باطل نیز احساس وجود دارد لکن این احساس بر محور دنیا و لذت‌های دنیوی است از این رو رفتار ظالمانه یزید و لشکریانش با سالار شهیدان، یاران و خانواده ایشان بر اساس لذت پیروزی و انتقام امری عادی و تعریف شده است هرچند در این میان به زنان و اطفال نیز آسیب‌های فراوان برسد. در عوض احساس در دستگاه حق، انسان را به چیزی فراتر از دنیا دعوت می کند از این رو در اوج احساس عاشورا «ما رایت الا جمیلا» بروز می‌کند که خود به تنهایی نشان حقیقت و راستی است.

4ـ برای هدایت احساس و شناخت احساس دنیوی و الهی و برای دوری از سقوط در سیاه چاله التقاط حق و باطل چاره‌ای نیست تا به سوی ایجاد و تقویت بصیرت حرکت کرد. بصیرت کمک می‌کند تا دید انسان از گیر محدودیت‌های احساس رها شود، فراتر از محاسبات عقل‌ساخته را دریابد و شجاعانه تصمیم‌گیری کند. لکن آفت بصیرت لجاجت، خودپرستی و داشتن تعلقات دنیوی است. این مساله را در وضعیت سیاسی کنونی کشور می‌توان به خوبی درک کرد. حتی در ابتدایی ترین و به هم ریخته ترین نظام های سیاسی در جهان، جایگاه یا قانونی را برای پایان دادن به مناقشات احتمالی در نظر گرفته‌اند، این جایگاه در قانون اساسی جمهوری اسلامی به ولی فقیه سپرده شده است، لکن شکست خوردگان سیاسی کنونی نه تنها حرمت این جایگاه را حفظ نکردند که با زیر سوال بردن قانون اساسی، صلاحیت سیاسی خود را نیز از دست دادند.

حمله به ارکان و نهادهای مختلف انقلاب از جمله شورای نگهبان، بسیج، سپاه، وزارت اطلاعات و اهانت به روسای قوای مجریه و قضاییه، فراقانونی عمل کردن، نپذیرفتن حرف هیچ کس مگر خود، فرصت طلبی برای به جنجال کشیدن و ملتهب کردن کشور جهت سوء استفاده‌های شخصی و حزبی و تبدیل کردن یک اختلاف داخلی به معارضه با نظام از سوی سیاستمدارانی که خواستار حضور فعال در عرصه اجتماع و تصمیم‌گیری‌های مهم کشور هستند بعید به نظر می‌رسد مگر آن که دچار شیزوفرنی سیاسی شده باشند.

اصولا انسان‌هایی که مدعی رهبری افکار یک گروهی از مردم هستند دارای نظام فکری و دکترین تعریف شده‌ای بر اساس اعتقادات و آموزه‌های مورد قبولشان هستند لکن سیاست‌مدارنمایانی که با دیدن و شنیدن اخبار و گزارشات شبکه‌های مزدبگیری چون بی‌بی‌سی و صدای آمریکا احساساتی می شوند و بیانیه صادر می‌کنند و در حقیقت افسارشان از آن سوی مرزها کنترل می‌شود، هرگز دارای نظام فکری نیستند، هیچ آرمانی جز مطرح کردن خود ندارند و بی گمان هیچگاه نمی‌توان چنین اشخاصی را سیاست‌مدار نامید.

براساس ضرورت وجود نظام فکری و نقشه راهبردی برای هر سیاست‌مدار، توجیه این که «هر کس با هر عقیده‌ای می تواند طرفدار من باشد» جز پاره‌کردن و به آتش کشیدن تصویرحضرت امام خمینی(ره)، اهانت به مقدسات و سران و بزرگان کشور و ورود منافقان و جاسوسان به دستگاه فعالیت چنین سیاستمداری نتیجه‌ای دربرندارد و چنین می‌شود که از وی به عنوان آلتی برای معارضه با نظام اسلامی استفاده می‌شود.

نسبت دادن سیاست‌های عمرعاصی به مدافعان انقلاب نیز از نیرنگ‌های رنگ باخته‌ای است که امروزه بسیار بر سر زبان‌هاست. انتساب قتل ندا آقا سلطان و پاره کردن عکس امام خمینی(ره) به نیروهای بسیجی حلقه‌ای از این بازی کثیف است که به شدت پیگیری می‌شود لکن توجه به این نکته مهم است که نیروهای انقلاب پای درس مردانگی و غیرت حسین‌بن علی(ع) یاد گرفته‌اند خواسته حق خود را مردانه مطرح کنند و برای حق و حقیقت جان خود را نیز نثار کنند که حقیقت جز با راستی باقی نمی‌ماند، اگر قرار بود اسلام با غیر از خون حسین(ع) پایدار بماند، مسلم را مجالی بود تا با ضربتی شمشیر از پشت، دشمن دین را از پای درآورد که نکرد؛ اما رگ و ریشه این سیاست‌ عمرعاصی در جلسات حجاریان و نبوی به وضوح دیده می‌شود و جمله معروف «اصلاحات خون می‌خواهد» برمبنای همین سیاست از درون این تفکر اصلاح طلبانه بیرون آمده است.همه اینها نیست جز در سایه نداشتن بصیرت و تصمیم گیری بر اساس احساس محض.

بصیرت احساس را هدایت، منیت ها را کنترل، قبول شکست را آسان، استفاده از فرصت‌ها را به حداکثر و دشمنان را از طمع در منافع ملت و نظام اسلامی مایوس می کند.

به هر حال بصیرت عنصری کلیدی برای هر سیاستمداری است که می‌خواهد با وجود مشکلات داخلی و اتحاد دشمنان خارجی علیه مردم، در این کشور فعالیت سیاسی انجام دهد و هدف گفتاری و نیت واقعی‌اش جز خدمت به مردم و رشد جامعه ایرانی اسلامی نباشد./ پایان




موضوع مطلب : انتخابات, بصیرت, احساس

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 30
  • بازدید دیروز: 4
  • کل بازدیدها: 85394