سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بیقرار عدالت
پنج شنبه 92 مرداد 24 :: 12:0 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

مجلس

حجت‌الاسلام روحانی در مراسم تحلیف خود در مجلس شورای اسلامی از کابینه پیشنهادی خود رونمایی کرد، کابینه‌ای که بیش از این که یادآور اعتدال باشد، کارگزاران و دولت هاشمی را در ذهن مجسم می‌کند. کابینه اعتدال در حالی معرفی می‌شود که با اندکی تامل می‌توان بازی دو سر برد هاشمی را پشت سر آن دید. چرا که مجلس یا در حرکتی انفعالی (بر اساس لابی‌گری‌ها و گرفتن و دادن امتیازهایی) به کابینه پیشنهادی رای اعتماد می دهد یا به برخی از افراد معرفی شده مانند نجفی، ربیعی، زنگنه، آخوندی و میلی منفرد به دلیل عملکردشان در فتنه 88 و شفاف نبودن در مسائل مالی‌ رای نخواهد داد. در هر صورت به بررسی این دو احتمال می‌پردازیم:


1- رای اعتماد مجلس به کابینه پیشنهادی: این که مجلس بر اساس زد و بندهای پشت پرده به همه کابینه پیشنهادی رای اعتماد دهد بر اساس قرائنی مانند معرفی رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور که اختیاردار استانداران و از دوستان نزدیک لاریجانی است احتمالی خالی از وجه نیست به گونه ای که برخی رسانه‌ها و کارشناسان در روزهای گذشته وزارت کشور را وجه المصالحه دو قوه دانسته‌اند. به هر حال در صورت اعتماد مجلس به کابینه روحانی و حضور نزدیکان موسوی و کروبی و منتسبین به فتنه در کابینه اعتدال نخستین مساله‌ای که ممکن است هاشمی از آن استفاده کند منتفی دانستن فتنه از اصل و اساس است با این دلیل که کسانی که تا دیروز به فتنه‌گری متهم بودند امروز مورد اعتماد نمایندگان مجلس که منتخبین مردم هستند قرار گرفتند و این مساله با نگاه اعتدالی نشان از آن دارد که اصلا فتنه‌ای در کار نبوده و آنچه رخ داده اعتراضی به یک مساله اجتماعی بوده که با خوبی و خوشی به پایان رسیده از این رو عناوینی مانند فتنه‌گران، سران فتنه، فتنه 88 و ... مفهوم خود را از دست می‌دهد و نتیجه طبیعی آن فرار سران فتنه از موارد اتهامی و ظالمانه بودن مجازات کسانی است که پس از فتنه مجرم شناخته شدند. بنابراین آزادی زندانیان سیاسی که تا دیروز بر اساس روندی سیاسی با چانه‌زنی و سخنرانی و ... صورت می‌گرفت از این پس تبدیل به یک حق و مطالبه قانونی می‌شود و عملا جای مدعی و مجرم عوض می‌شود.


2- رای ندادن مجلس به برخی وزرای پیشنهادی: این احتمال هم وجود دارد که نمایندگانی که اهل لابی نیستند و بر اساس تکلیف در مجلس عمل می‌کنند به این نتیجه برسند که برخی از وزرای پیشنهادی روحانی نمی‌توانند در عمل همراه با کابینه اعتدالی وی باشند و با استدلال‌های خود مانع از رای آوردن کسانی ‌شوند که در فتنه موضع خوبی نداشتند. از آنجا که هاشمی نسبت به این اشخاص شناخت کافی دارد و این احتمال را می‌داد که چنین اتفاقی بیفتد از هفته‌ها پیش پروژه «نمی‌گذارند کار کنیم» یا «بگذارید کار کنیم» را کلید زد به گونه‌ای که در یکی از دیدارهایش بر این مساله تاکید کرد و از آن پس رسانه های نزدیک به کارگزاران هم بر این آهنگ نواختند تا اگر هر کدام از وزرای پیشنهادی دولت اعتدال نتوانست اعتماد مجلس را جلب کند پروژه «آغاز کارشکنی در کار دولت» را کلید بزنند و از این روش پوسیده و نخ نما شده برای فشار بر مجلس استفاده کنند لکن باید توجه داشت که ورود به فضای فرسایشی بین مجلس و دولت نه با شاخصه‌های اعتدال سازگار است و نه می‌تواند مشکلات مردم را در 100 روز به حداقل رساند.


به هر حال معرفی پیرترین کابینه پس از انقلاب به مجلس با این ترکیب با مشورت‌ها و هدایت‌های رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را می‌توان بازی دو سر برد هاشمی با مجلس به ظاهر اصولگرا عنوان کرد، اما از سوی دیگر انتظار مردم از مجلس به عنوان کسانی که بیشترین ضرر را در جریان فتنه متحمل شدند این است که صادقانه و بر اساس تکلیف، مقابل هرگونه نفوذ تفکر فتنه‌انگیز به سیستم اجرایی کشور بایستند تا همانگونه که از فعالیت‌های خاص جریان انحراف جلوگیری کردند در میدان مبارزه با فتنه هم سربلند بیرون بیایند.




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 بهمن 16 :: 7:32 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

مجلس

حق و پافشاری بر آن
حق عبارت است از آنچه ثابت و پایدار است و در مقابل، باطل، متغیر و ناپایدار است. خداوند متعال، قرآن کریم، وحی الهی و تعلیمات اسلام از مصادیق حق تفسیر شده است و واژه باطل که نقطه مقابل حق است گاه به یکی از مصداق هایش همچون شرک، کفر، ظلالت، ظلم و گناه، شیطان و سوسه‌های شیطانی تفسیر شده است. قرآن کریم، حق را به آب و باطل را به کف روی آب تشبیه کرده است. میان حق و باطل واسطه‌ای وجود ندارد؛ هرچه حق نبود باطل است.

 درباره حق و باطل در آیات الهی بسیار اشاره شده است آنجا که خداوند وعده داده «و یحق الله الحق بکلماته...». (یونس، 82) و خدا با کلمات خود، حق را ثابت می گرداند و نیز فرموده: «إنّ البالطل کان زهوقا». (الاسراء، 81) باطل همواره نابود شدنی است.

البته پیروزی حق بر باطل یک وعده الهی است و این مساله بهترین توجیه برای پافشاری بر حق است؛ «بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فإذا هو زاهق...». (الانبیاء، 18) بلکه حق را بر باطل فرو می افکنیم، پس آن را درهم می‌شکند و به ناگاه آن نابود می گردد.

 با مراجعه به آیات الهی و روایات این نکته هویدا می‌شود که شناخت حق و باطل نیازمند معیار و ملاک است و بهترین معیار در این زمینه بر اساس آیه 82 سوره یونس «قرآن کریم» است. لکن این مساله نیازمند آشنایی با محکمات و متشابهات کلام خدا و آگاهی از تفسیر است. بنابراین در این عرصه هر کس نمی تواند فهم خود را از آیات الهی ملاک دستیابی به حق قرار دهد چرا که از مهلکه تفسیر به رای در امان نخواهد بود، از این رو چاره ای نیست از مراجعه به اهل فن و علمای خبره و اهل بصیرت.

از سوی دیگر اصرار بر حق یک آموزه دینی است تا جایی که پافشاری بر آن و حتی جان دادن در راه آن در برخی موارد وجوب پیدا می‌کند. عاشورا بزرگترین صحنه رویایی حق و باطل و اصرار بر حق از سوی علی بن الحسین(ع) است. نمونه دیگر و معاصر آن را می‌توان نهضت امام خمینی(ره) دانست که پافشاری ایشان در این راستا منجر به وقوع انقلابی بزرگ در جهان شد.

لجاجت؛ عامل انحطاط
به هر حال این پافشاری بر حق ماهیتا با لجاجت متفاوت است چرا که لجاجت به معنای پافشاری در انجام کاری است که مخالف میل طرف مقابل باشد و نوعی مرض است که اگر کسی گرفتار آن شود، هیچ استدلال منطقی را نمی‌پذیرد و در نتیجه دچار انحطاط می‌شود.
مقصود اصلی از لجاجت و بهانه جویی این نیست که انسان برای کشف حقیقت پافشاری کند، بلکه منظور این است که بعد از آشکار شدن حق باز هم بر سخن باطل و یا عمل نادرست خود پافشاری کند و به بهانه‌های مختلف از پذیرفتن حق سرباز بزند.

لجاجت در آیات و روایات
در میان اقوام پیشین، قوم بنی اسرائیل بیش از همه لجوج بودند. از این رو بیشتر آیات قرآن در باب لجاجت، از لجاجت آنها سخن گفته است:
«و اگر به آنان رحم کنیم و گرفتاری‌ها و مشکلاتشان را برطرف سازیم، (نه تنها بیدار نمی‌شوند، بلکه) در طغیانشان لجاجت می‌ورزند و (در این وادی) سرگردان می‌مانند.» (مؤمنون / 75)

از روایات بسیاری که در این باب وجود دارد استفاده می‌شود روح لجاجت با تمام صفات رذیله پیوند دارد و یا در آنها مؤثر است و یا از آنها اثر می‌پذیرد.
امام علی(ع) می‌فرمایند: از لجاجت مذموم و نکوهیده بپرهیز که مایه بروز جنگ‌هاست. (غرر الحکم و درر الکلم)
همچنین امیرمومنان(ع) می‌فرمایند: کانون شر و فساد، همان لجاجت و بحث و جدال تعصب‌آمیز است.( غرر الحکم)
جهالت، زیاده روی در سرزنش، نارضایتی، حسادت، احساس حقارت، تکبر و خود خواهی از عوامل لجاجت است.

 گاهی عامل لجاجت، نارضایتی است؛ چون شخص از فردی و یا اتفاقاتی ناراضی است و آنها را نمی‌پسندد و نمی‌تواند آن‌ها را هم طبق میل خود تغییر دهد، عمداً در مقابل خواسته‌های آن فرد و اتفاقات مقاومت و مخالفت می‌کند، هر چند آن خواسته‌ها، خواسته‌های به حقی باشند.
همچنین انسان متکبر حاضر نیست حرف کسی را بپذیرد و از کسی نصحبت قبول کند، برای همین به مخالفت و لجاجت با او می‌پردازد.

 امروزه در دنیای سیاست نیز شاهد لجبازی‌های ناخوشایندی از سوی گروه‌های سیاسی، احزاب و حتی مسؤولان هستیم که دود آن در مرحله نخست به چشم مردم می‌رود چراکه فارغ از مسائل اقتصادی و مشکلاتی که مردم به دلیل تحرم‌ها هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند به فرموده مولای متقیان "الناس بملوکهم اشبه من آبائهم" مردم به حاکمان و فرمانروایان‌شان شبیه‌ترند تا به پدران و اجدادشان. و درست همیجاست که اگر این روند ادامه پیدا کند، لجاجت در عقیده، نظر و سلیقه تبدیل به یک فرهنگ عمومی می‌شود. آنگاه تغییر یک فرهنگ ناپسند سالیان سال زمان می‌خواهد. ضمن این که در چنین فضایی دشمن فرصت می‌یابد تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با استفاده از عناصر لجوجی مانند سران فتنه به فتنه‌ای جدید دامن بزند. از سوی دیگر حوادثی که در چند سال گذشته در منطقه به وقوع پیوسته و بیداری اسلامی را تا مرز‌های اروپا با خود برده نیازمند تمرکز، مدیریت و مهندسی واحدی است که وجود کشمکش‌های داخلی و لجاجت‌های بیهوده توان بین‌المللی رصد این وقایع را ضایع و ما را سرگرم بازی سنتی قرمز و آبی خودمان می‌کند. اینجاست که در این شرایط توجه به کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در توصیه مسؤولان به حفظ وحدت می‌تواند راهگشا باشد آنجا که بیان داشتند: «سران سه قوه باید با وظیفه شناسی از هرگونه کشاندن اختلاف‌ها به میان مردم خودداری کنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات هر کسی که بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده کند قطعا به کشور خیانت کرده است.» (دهم آبان 91 / دیدار با دانشجویان)

آنچه در جریان استیضاح وزیر کار در صحن علنی مجلس رخ داد به تنها چیزی که شباهت نداشت یک جلسه استیضاح بود که نتیجه ماه‌ها بلکه سالها لجبازی و کشمکش بین دو طیف با سلایق سیاسی مختلف بود. بی گمان در حکومتی که ولی فقیه در راس آن است و قوای سه گانه بر اساس قانون اساسی به صورت مستقل و با وظایف مشخص کار می کنند مساله حق و باطل در میان نیست که اگر باشد شخص ولی فقیه قبل از ورود هریک از قوا، به آن مساله ورود خواهد کرد و تعیین تکلیف می‌کند. بحث بر سر چگونگی اداره کشور است که سلایق گوناگونی در ان وجود دارد و البته در این میان گاهی اغراض شخصی و منافع حزبی و گروهی نیز دخیل است لکن چاره آن را قانون مشخص کرده است.

جلسه دیروز مجلس آن قدر بی محتوا و سرشار از تنش بود که تنها رسانه های بیگانه را شاد کرد و بی‌بی‌سی بلافاصله پس از اتمام کار مجلس در گزارشی ضمن بی‌سابقه خواندن ادبیات بکار رفته در جلسه امروز مجلس، از آن به عنوان جنجالی‌ترین جلسه در سالهای اخیر مجلس شورای اسلامی یاد کرد. بی بی سی که نمی توانست خوشحالی خود را از اختلاف های علنی بین سران قوا پنهان کند به توصیه‌های رهبر انقلاب مبنی بر حفظ وحدت و دامن نزدن به اختلافات هم اشاره کرد.
امید است مسؤولان با توجه به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، با دوری از اینگونه فضاهای غیرمنطقی و با نگاهی بلند به آرمان‌های جهانی انقلاب در راستای اهداف متعالی نظام اسلامی گام‌هایی توأم با وحدت و یکدلی بردارند.




موضوع مطلب : احمدی نژاد, لاریجانی, مجلس, دولت, سران قوا
چهارشنبه 90 دی 28 :: 11:36 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور


در فضای آزاداندیشی و تبادل افکار و اندیشه‌ها باید این فرصت به همه داده شود تا بتوانند حرف‌ها و نظرات خود را بازگو کنند تا از دل این زد و خورد عقاید یک اندیشه جامع و راهکاری اجرایی برای عرصه‌های مختلف کشور بیرون بیاید.
سخنان افروغ در پارک ملت به مذاق بسیاری از دوستداران ولایت خوش نیامد و نسبت به آن واکنش نشان دادند هرچند تجربه نشان داده که از جناب افروغ انتظاری بیش از این نبود. قصد آن را ندارم که دیدگاه‌های افروغ را به نقد بنشینم چرا که هر روز دیدگاه‌هایی از این تندتر را در دانشگاه‌ها و مجامع دیگر می‌شنویم و تا آنجا که از وسعمان برآید پاسخ می‌دهیم لکن دو نکته وجود دارد. نخست این که طرح چنین بحث‌هایی به صورت یک طرفه آن هم در یک برنامه تلوزیونی کار صحیحی نیست چرا که نوعی مصداق شبهه‌پراکنی است و عوام هرگز به دنبال پاسخ شبهاتی که با زبان ساده از رسانه ملی پخش می‌شود نمی‌روند و از این‌گونه شبهات هم برداشت درستی ندارند، هرچند چنین شبهاتی از زبان کسانی همچون کدیور بارها مطرح شده و افراد مختلف هم پاسخ آن را گفته‌اند.
از سوی دیگر دفاع ما از ولایت باید بر اساس منطق و دانش باشد وگرنه نتیجه عکس می‌دهد از این رو جای این بحث‌ها اساسا در محافل علمی است و اگر هم قرار است رسانه‌ای شود باید به صورت مناظره باشد تا مردم جواب شبهه را هم دریافت کنند و اگر منتقد واقعا نکته درستی مطرح می‌کند از او حمایت کنند.
نکته دیگر این که اگر نگاه تیزبینانه‌ای به وضعیت کنونی کشور بیندازیم و وضعیت جهانی، فشارهای بین المللی، فعالیت قوای سه‌گانه، احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف را به دقت کنکاش کنیم  و در این میان گوشه چشمی هم به جایگاه رهبری و مطالبات ایشان داشته باشیم می‌بینیم که ایشان واقعا تنها هستند و ملت ایران به چشم دید که چگونه معتمدین رهبری در شرایط حساس پشت ایشان را خالی کردند و اگر بگوییم رهبری به تنهایی کشور را از فتنه 88 نجات داد حرف گزافی نزده‌ایم، خوب با این همه فشاری که حضرت آیت الله خامنه‌ای در این جایگاه حساس تحمل و با تمام توان برای این ملت پدری می‌کنند شایسته نیست شبهاتی از رسانه ملی پخش شود و جایگاه سیاسی و اجتماعی و اقتداری که لازمه این جایگاه است مورد هجمه قرار گیرد.
و در پایان؛ اگر همین آقایان خواص (خواص‌نما) که در طول سال‌های پس از انقلاب صحنه‌های مختلف و شرایط گوناگون را دیده‌اند به جای شبهه پراکنی و تلاش برای رسیدن به مال و مکنت به بررسی آثار تصمیمات رهبری در مقاطع حساس بپردازند پرده از خیلی واقعیت‌ها برداشته می‌شود و همه می‌فهمند که آن روزی که دیپلمات‌های ما در افغانستان کشته شدند و همه آقایان و مسؤولان بالاتفاق دستور حمله صادر کردند تنها رهبری ایستادگی کرد و ما را از داخل شدن در یک جنگ خانمان‌سوز حفظ کرد و از این موارد بسیار است لکن به نفع برخی نیست که بازگو شود برای همین هیچگاه چنین مسائلی را مطرح نمی‌کنند./ پایان

 




موضوع مطلب : خواص, فتنه, افروغ, پارک ملت, رهبری
یکشنبه 90 شهریور 13 :: 1:5 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

رضا شاه

دیروز توی یکی از این شبکه‌های ماهواره ای یه برنامه‌ای نشون می‌داد که یه گروه بیکار طرفدار پادشاهی جمع شده بودند و یه آدم کچل موفرفری عصبانی براشون سخنرانی می‌کرد. برای ما که توی ایران زندگی می کنیم و هرشب 20:30 رو می‌بینیم و بعد یا قبلش برنامه دکتر معتضد رو دنبال می کنیم خیلی جالب بود که یه مشت کت و شلوار پوش کروات زده چطور تاریخ این مملکت رو هرطور که می خوان و به نفعشونه تفسیر و تحلیل می کنن. چون متن صحبت‌های این طرفدار پادشاهی رو ننوشتم صحبتاشو تیتروار می‌نویسم؛

1- شهید شیخ فضل‌الله نوری فردی منفور و حقه باز بود. (استغفرالله)
2- اشتباه نهضت ملی این بود که دنبال امام راه افتاد و پذیرفت که شیخ فضل الله نوری مشروطه خواه واقعی بوده در حالی که مشروطه را شیخ نابود کرد. (البته این فرد نگفت چرا شیخ با مشزوطه ای داشت تبدیل به استبداد مضاعف می شد مخالفت کرد)
3- رضا شاه فردی دلسوز، مدیر و مدبر بود و از دخالت بیگانگان در امور کشور به شدت نگران بود. (البته ایشون نگفت رضا خان خودش با دخالت انگلیس و آمریکا و با کودتا حکومت رو به دست گرفت والبته نگفت که فرق دلسوزی با جنایت، تدبیر با دیکتاتوری و مدیریت با حکمرانی با زور اسلحه چیه.)
4- قاجار انسان‌های بی لیاقت و بی کفایتی بودند که طی دو قرارداد ننگین بخش‌هایی از کشور را از دست دادند و بسیاری از منابع ملی را به عنوان امتیاز واگذار کردند. (باز جای شکرش باقیه که از قاجار دفاع نکرد)
نکته جالبی که در صحبت‌های این فرد عصبانی نمود داشت این که فقط پادشاهی پهلوی رو قبول داشت و پهلوی‌ها رو مبرا از هر گونه عیب و خطایی می‌دونست البته فکر کنم ایشون کتاب خاطرات مستر همفر رو نخونده و از کاپیتولاسیون و قراردادهای اینجوری هم اصلا خبر نداره.
جالب این که این طرفدار پادشاهی چنان از رضا شاه با آب و تاب صحبت و تعریف و تمجید می‌کرد که گویا رضا شاه نماد مردمسالاری در دویست سال گذشته این کشور است. کسی که به قانون هیچ وقعی نمی‌نهاد و دیکتاتوری‌اش زبانزد عام و خاص است تا جایی که از او به استبداد کبیر یاد می کنند چه شده که حالا پاک و منزه شده؟
با خودم گفتم اگر امروز ما ننویسیم که کروبی و موسوی دیکتاتور صفت پس از انتخابات چه کردند، چگونه قانون را زیر پا گذاشتند، جوانان را به کشتن دادند، امنیت را از بین بردند و با آمریکا و اسراییل برای کسب 4 سال قدرت چطور هم‌پیاله شدند فرداهای نه چندان دور از این دو قانون‌گریز خائن وطن فروش به عنوان نماد مردمسالاری و قهرمان ملی یاد خواهد شد. / پایان

 




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, رضاشاه, مردمسالاری, مشروطه, نهضت ملی
دوشنبه 90 مرداد 31 :: 6:34 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

سومالی

سومالی کشوری در شاخ آفریقا با حدود 11 میلیون جمعیت این روزها از خبرسازترین کشورهای جهان است. مرگ روزانه 5 کودک در این کشور دل هر انسانی را به درد می آورد. این روزها بحث کمک‌های انسان دوستانه در رسانه‌ها به ویژه در داخل کشور به شدت قوت گرفته و هر کس می‌کوشد به اندازه وسعش کمکی به قحطی زدگان آن دیار کند. لکن این تنها یک روی سکه است. اگر سالها هم به مردم این کشور کمک‌های مالی شود وضعشان از این بهتر نمی‌شود. به جای کیسه‌های برنج باید برایشان کتاب فرستاد، باید فرهنگشان را تغییر داد. چرا که درد اصلی آنها استعمارزدگی است نه خشکسالی و قحطی.

چرا کشوری که معادن سنگ آهن، ژیپس و اورانیوم دارد باید این همه گرسنه داشته باشد. معادنی که به دلیل عقب‌ماندگی تکنولوژی و نبود امکانات و کارشناسان فنی یا به بهره‌برداری نمی‌رسد یا با ثمن بخث به جیب آمریکا و انگلیس می‌رود. چرا در سومالی تنها یک دانشگاه وجود دارد، چه کسی مانع رشد و پیشرفت علمی مردمان آن سامان است. چه کسی از اعتلای مردم آفریقا وحشت دارد. چرا همین مردم فقیر، گرسنه و بی‌سواد آفریقا به راحتی به انواع اسلحه‌های روز دسترسی دارند و اگر پای جنگ داخلی در میان باشد اسلحه از دستشان نمی افتد.

هر جا پای حرامیان کت و شلوار پوشیده و کروات زده‌ آمریکایی و اروپایی به آنجا باز شود یقه‌های سفید و لبخندهای شیطانی‌شان هوش از سر کسانی چون موسوی و کروبی می‌رباید و نجاتشان را در گرو حرفهای قشنگی می‌پندارند که سالهاست وسیله ای برای استعمار فرانو شده است، استعمار جدیدی که دیگر با لشکرکشی همراه نیست بلکه کافیست کج اندیشانی که «ما نمی‌توانیم» در مغز کوچکشان رسوب کرده را به مجلس و دولت بفرستند تا همه منابع یک کشور را چپاول کنند و اگر نتوانستند با هزاران خدعه و نیرنگ آن کشور را تحریم کنند و بعد هم از مردن کودکانش از گرسنگی ابراز تاسف کنند. این همان شعار دموکراسی، حقوق بشر و آزادی و سلاح یقه سفیدهای مکار و حیله‌گر است.  

 در این میان از نقش عرب‌های شکم باره شهوت‌ران هم نباید چشم پوشید که اینها از صهیونیست‌ها کثیف‌ترند، صهیونیست‌ها با همه حرامی بودنشان شمشیر را از رو بسته‌اند و به حیوان صفتی خود می‌بالند ولی سران اسیر شکم و شهوت کشورهای عرب بر سر منقل هر کس که تعارفشان کند می‌نشینند و با اسم اسلام تیشه به ریشه اسلام می‌زنند.
اللهم اجعل عاقبه امورنا خیرا /




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, فتنه, سومالی, استعمار فرانو, انسان دوستانه
یکشنبه 90 مرداد 30 :: 4:58 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

تلویزیون 

شب نوزدهم ماه مبارک رمضان پس از اذان یکی از شبکه های تلویزیون نماز جماعت مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی(ره) رو گذاشته بود که بیشتر مامومین سران مملکت بودن. از احمدی نژاد تا برخی استاندارا. البته از سیاهی ریش و موی سر حاج محمود معلوم بود که این فیلم برای چند سال پیشه.
خوب دو تا چیز توی این فیلم خیلی تابلو بود. یکی این که همه مشکی پوشیده بودن، دوم این که همه لباس زمستونی مثل بلوز و کاپیشن تنشون بود. خندم گرفت گفتم کارگردان محترم دنبال یه فیلم بوده که به مناسبت شب ضربت خوردن امام علی(ع) همه مشکی‌پوش باشن حواسش نبوده که همه کاپیشن پوش هم هستند. یادمه چند سال پیش یکی از این مسؤولان سیما می گفت ما تو انتخاب فیلم سینمایی برای نشون دادن تو ایام مختلف خیلی دقت می کنیم که تناسب وجود داشته باشه مثلا فیلم برف و بوران و سرما رو توی تابستون پخش نمی کنیم. گفتم کاش اینجا هم یه کم دقت می کردن که نماز زمستون رو تو تابستون پخش نکنن. / پایان 




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90 مرداد 27 :: 11:34 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

لندن

طلایه‌داران بیانیه‌ و اغتشاش آفرینی را بفرستید لندن تا ببینند پلیس‌های آنگولاساکسون چقدر مهربانی می کنند با معترضان. آن هم نه اعتراضی که با یک دروغ بزرگ شروع شده باشد. این اعتراض مرفهین بی درد و بالاشهر نشین‌های لندن نیست. اعتراض به ممنوعیت برگزاری پارتی های شبانه مختلط نیست. اعتراض به نبود آزادی‌های حیوانی نیست. در لندن کسی به خاطر این که سر کیسه بیت‌المال را از جیب پدرش بیرون کشیده اند به خیابان نیامده تا شعار بدهد و مردم را برای اغتشاش تحریک کند. آنگولاساکسون ها از ظلم اقتصادی و اجتماعی به ستوه آمده اند. از این که باید ماهی 40 درصد از سود و درآمدشان را مالیات دهند تا بی بی سی چرخش بچرخد و در سرتاسر دنیا چموشی کند. از این که کارتن خوابها هر روز بیشتر می‌شوند و عروسی میلیاردی برای شاهزاده‌ گرفته می‌شود. از این که صاحبان قدرت مردم را هیچ انگاشته‌اند. قحطی در سومالی

موسوی و کروبی را ببرید لندن تا کمی دموکراسی بیاموزند. یا ببریدشان سومالی، همانجا که آمار و ارقامش را موقع انتخابات تابلو کرده بودند و می‌خواستند وضعیت آنجا را به جای ایران به خورد مردم بدهند و بگویند وامصیبتا کشور در حال نابودی است.

کاغذ و قلم به دستشان بدهید تا بیانیه صادر کنند و وضعیت اسف بار قحطی زدگان سومالی را نتیجه سیاست‌های ناکارآمد دولت و نظام اسلامی برشمرند. یا در اعتراض به کمک‌های مردم و دولت به قحطی زدگان بگویند واویلا که ما در کشور خودمان وضعمان بسیار بدتر از سومالی است چرا به اینها کمک می کنید. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. بروید به فقرای ولنجک و زعفرانیه و قیطریه و نیاوران کمک کنید که بندگان خدا از شدت فقر هر روز در کورس ماشین‌های مدل بالایشان جان عزیزانشان از دست می‌رود. 

موسوی و کروبی را بفرستید سومالی تا نتیجه دل بستن به آمریکا و اسراییل را ببینند بلکه شب قدر توبه کنند از انحرافشان./ پایان




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, لندن, ناآرامی, سومالی, قحطی

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 51
  • بازدید دیروز: 4
  • کل بازدیدها: 85415