سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بیقرار عدالت
سه شنبه 89 اسفند 10 :: 8:20 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

اظهارات مضحک کروبی و مواضع لجوجانه، کودکانه و احمق‌گونه موسوی (این پت و مت ایران زمین) این روزها با حرف‌ها و مواضع انحصارگرایانه قذافی بسیار شبیه به هم است.
قذافی چندی پیش پس از ادعای شیعه بودنش!!! گفته بود «چه کسی گفته تنها ایرانی‌ها مدافع حریم اهل بیت هستند؟! عاشورا از ماست، نبی اکرم از ماست و ما شیعه رسول خداییم، ما شیعه علی هستیم، ما شیعه امام حسن و امام حسین و دوستدار فاطمه زهراییم، تاریخ علی بن ابیطالب از ماست و ما اولویت داریم که مدافع حریم اهل بیت باشیم تا دیگران»
اینها را قذافی گفته بود، ولی نگفته بود امام موسی صدر را برای چه ربوده و سالها حق حیات و آزادی را برایش محدود کرده است. اتفاقا پت و مت هم خود را خط امامی معرفی کردند و می کنند و با همین دروغ بزرگ عده ای را فریب دادند. پت مت خیلی کوشیدند تا امام و خط امام را برای خود مصادره کنند ولی ملت باهوش‌تر و با بصیرت تر از آن بودند که این کلاه گشاد بر سرشان رود.
حماقت و خرفتی که پاپیچ برخی سالخوردگان روان‌پریش می‌شود به حدی این لر شجاع و داماد لرستان را در برگرفته که اولی نمی‌فهمد کارآمدی یک فرد محافظ مسلح به مراتب بهتر از سگ محافظ است و دومی منافقان را مردان خداجو برمی‌شمرد. حماقت این دو به حدی است که با دشمنان قسم خورده ملت هم کاسه و دست به دامان اسراییل و آمریکا و منافقین شدند.
قذافی جای دیگری گفته «همه مردم لیبی مرا دوست دارند» و پت و مت هم از شدت خودبرتربینی باورشان نمی‌شد که اکثریت مردم، گفتمان انقلاب را می پسندند نه وابستگی و پارس کردن برای خوش‌آیندی بوش و اوباما را، که سرانجام ذلت در برابر غرب همان است که بر سر بن علی، مبارک و قذافی آمد.
قذافی در روزهای نخستین اعتراضات مردم لیبی، وجود هرگونه اعتراض در طرابلس را رد کرده بود، پت و مت هم نهم دی و 22 بهمن را تکذیب کردند و گفتند مردمی که نه دی و 22 بهمن در خیابان ها دیدید از شهرهای دیگر برای گرفتن ساندیس آمده بودند.
موسوی بر خلاف آنچه نشان می دهد هیچ علاقه ای به امام ندارد، چرا که پدر معنوی‌اش حبیب‌الله پیمان و عضو جنبش سوسیالیست‌های مسلمان است، دلیل بر آن مانیفستی که به قول خود سالها روی آن کار کرده به رشته تحریر درآورده که سراسر افکار سوسیالیستی است.
اما کروبی هم بیشتر به یک جک سیاسی می ماند که بیچاره فکر می کرد «همه مردم ایران او را دوست دارند».
به هرحال رفتار این دو دیوانه قدرت نشان می‌دهد که چقدر انحصارطلب و دیکتاتور مآبند به حدی که حتی تحمل شکست در یک انتخابات ساده را هم ندارند.
آرزوی مرگ برای این دو انگل سیاسی، اجتماعی کمترین چیزی است که می توان داشت تا جامعه از شر آنها راحت شود و دوباره آرامش به کشور بازگردد. آمین




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, قذافی, دیکتاتور, پت و مت
چهارشنبه 89 بهمن 6 :: 11:36 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

فتنه گر

عجیب است از فتنه‌گران که احکام بازی سیاسی نمی‌دانند، هنوز عده فتنه‌گری‌شان پایان نرسیده سر و دم می‌جنبانند که ما هم هستیم و جالب آنکه شرط هم دارند برای بازگشتشان.
عده فتنه دو سال و ده روز است و عده‌اش هم رجعی نیست چون نهم دی مردم طلاق سوم را بر پیشانی‌شان چسباندند. تازه عده که تمام شود گریزی از محلل نیست.
البته نظام هنوز هم امید به توبه‌تان دارد ولی لحن سرکشتان نشان می دهد که هنوز رنگ و بو و مزه فتنه می‌دهید، باید به جاری صداقت و یک‌رویی متصل شوید تا از فتنه پاک شوید و با کرّ ولایت غسل کنید و چله نشین درگاه مردم شوید تا شاید شما را ببخشند.
نظام که با شما دشمنی نداشت، داشتیم و داشتید زندگی‌ می‌کردید، بی‌بی سی و صدای آمریکا و فارسی وان ذهنتان را شست که چه اشکال دارد همزمان با چند نفر باشیم، «من راضی، تو راضی، چی شد؟ کو؟ کجاست ناراضی؟»
به هر حال باز هم دشمنی با شما نداریم، ذهنتان را از افکار لیبرالیستی پاک کنید تا مقبول شوید، اصلا انزوا و شکستتان بخاطر همین شعار «ما نمی‌توانیم» است که اندیشه لیبرالیستی چهل شب جمعه در گوشتان خواند و فوت کرد به روحتان. وگرنه قبل تر ها که به اسلام اعتقادکی داشتید میدان هم داشتید و مسؤولیت هم.
تکلیفتان را یکسره کنید، یا شما هم لندن نشین شوید یا باز گردید در پناه رحمت اسلامی نظام. ولی شرط دارد، نفاق نداشته باشید. ما لبخند نمی‌خواهیم، دستتان را می‌خواهیم که در دست ما باشد نه در دست دخترکان ایتالیایی و جورج سروس و قاتلان علیمحمدی و شهریاری.
خود دانید.
ما تا آخرین قطره‌ خون با ولایتیم ./پایان




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, فتنه, عده, رجعی
شنبه 89 آبان 29 :: 6:47 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

مراسم تقدیر از چهره های ماندگار کشور 27 آبان برگزار و از 24 چهره برتر علمی و فرهنگی کشور قدردانی شد لکن در این میان جای خالی موسوی و کروبی به عنوان دو چهره ماندگار در عرصه فتنه و آشوب در کشور واقعا خالی بود.

هرچند موسوی با انتشار بیانیه ای به بهانه روز دانشجو کوشید تا وجود فتنه‌انگیزش را به مسؤولان برگزاری این همایش یادآوری کند و با جملاتی خوش باورانه سه میلیون دانشجوی موجود در کشور را آشوب طلب معرفی کند ولی این کار نیز نوش دارو پس از مرگ سهراب بود.

به هر حال تاریخ کشور فتنه انگیزی و آشوب طلبی این دو عنصر بی فکر را در صفحات خود خواهد نگاشت و آنها را ماندگار خواهد کرد هرچند اکنون مورد بی مهری مسؤولان قرار گرفته‌اند و به خواسته‌های به شدت قانونی آنها توجهی نمی‌شود.

ذکاوت یا ارتباطات پشت پرده این دو فتنه‌گر به حدی است که دقیقا می‌دانند در چه مقطعی بیانیه صادر کنند، نامه بنویسند یا سر و صدا راه بیندازند به عنوان مثال روز دانشجو و هم‌زمانی آن با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و نیز فعالیت شبکه ها و سایت های ضد انقلاب در چند هفته اخیر برای ایجاد شورش و آشوب به مناسبت اجرای این طرح فرصت مناسبی ایجاد کرد تا موسوی در راستای انتشار سلسله بیانیه های تحریک آمیزش، نطقی جدید را مکتوب و خوراکی برای هفته جاری بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و دیگر رسانه های مواجب‌بگیر فراهم کند./ پایان




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, چهره های ماندگار, طرح هدفمند کردن یارانه ها
پنج شنبه 89 آبان 13 :: 12:24 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

شهید فهمیده

با بررسی مقاطع مختلف تاریخ، چه تاریخ معاصر و چه تاریخ صدر اسلام همواره به افراد موثر و به اصطلاح خواصی برمی‌خوریم که با تصمیم گیری های درست و نادرست خود حوادث گوناگونی را رقم زده‌اند از این رو پشت هر رویداد تاریخی می توان خواصی را دید که آن رخداد برگرفته از افکار و عملکردهای آنان است و در این میان به حکم «الناس علی دین ملوکهم» عوام به پیروی از خواص جامعه همواره نقش پیاده نظام و اهرم اجرای تدابیر خواص را برعهده داشته‌اند که در این مرحله بحث افکار عمومی و عملیات روانی به عنوان مقدمه نفوذ دیدگاه خواص از اهمیت بالایی برخوردار است.
در اهمیت نقش خواص همین بس که اندیشه ها و عملکرد آنان گاهی جریان کربلا را رقم می‌زند، گاهی صلح امام حسن(ع) را و  گاهی منجر به نهضتی بزرگ مثل انقلاب اسلامی و اثری ماندگار در تاریخ می‌شود.

فتنه سال 88 در ایران نیز رخدادی بود که به صورت هدفمند با هدایت بیگانگان و دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و با بازی گردانی برخی خواص‌نمای نادان و بی بصیرت شکل گرفت و ماه‌ها جامعه را با بحران و التهاب مواجه کرد تا آنجا که مردم در نهم دی به خروش آمدند و فتنه‌گران را به منجلاب انزوای بیست ساله خود راندند.

کروبیدر این جریان آنچه جالب و عجیب به نظر آمد بلند شدن علم دروغین پیروی خط امام از سوی سران فتنه و سینه زدن زیر این علم و در عین حال بردن نظام اسلامی به عنوان بزرگترین یادگار حضرت امام به مسلخ امیال و هوس‌های خود بود.
فراموش کردن کلام امام که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» از سوی شیخ رجزخوان و میرِ بی نصیب و هم‌پیاله شدن آنان با دشمنان این مرز و بوم به ناگاه ذهن را پیش فرمانده کوچک لشکر حق، شهید حسین فهمیده می‌برد و که چگونه جسم کوچک و نوجوانانه اش را برای حفظ این نظام نثار انقلاب کرد و از سوی دیگر عده‌ای شکم‌پر از حرام و ناحق، چگونه نظام را به مسلخ کشاندند و مردم را سپر زیاده طلبی و هوسرانی 4 ساله حکمرانی و چپاول بیت المال قرار دادند. به راستی واژه خواص مستحق کدام گروه است؟ شهدایی که تا آخرین قطره خونشان را با عشق علاقه در راه اسلام و نظام اسلامی اهدا کردند یا پیران سیاست‌زده ای که طاقت دیدن استقلال کشور را ندارند؟ آیا می‌توان در درک حقیقت، حسین سیزده ساله فهمیده را با شیخ 70 ساله ای که هنوز هم نفهمیده مقایسه کرد؟ آیا دروغ و تزویر و نیرنگ نماد در خط امام بودن است یا استکبارستیزی، استقلال طلبی و ایثار و جهاد و شهادت برای اسلام؟
صحبت از فهمیده ها و نفهمیده های این انقلاب در این مجال نمی‌گنجد لکن از خدا می خواهیم که ما را از فهمیده ها قرار دهد و با فهمیده ها محشور کند.
نکته پایانی این که مقام معظم رهبری از سالیان دور تاکنون بر مباحث مختلفی برای عوام و خواص جامعه تاکید داشته‌اند ایشان در ابتدا مساله عوام و خواص را مطرح کردند و بر ضرورت هوشیاری خواص تاکید داشتند لکن در سالهای اخیر گویا از برخی خواص قطع امید کرده‌ از این رو مساله بصیرت را برای هر دو دسته عوام و خواص مطرح کرده‌اند و در دیدارهای مختلف خود با اقشار گوناگون بر آن تاکید داشته اند. امید است مردم که در بحران های سی ساله این انقلاب نشان داده اند از بسیاری از خواص، خاص‌ترند روز به روز بر آگاهی و بصیرت خود بیفزاید که امروز شعار «دانستن حق مردم است» جای خود را به «بصیرت داشتن حق مردم است» داده است./پایان

 




موضوع مطلب : موسوی, بصیرت, کروبی, حسین فهمیده, شیخ نفهمیده, عوام, خواص
دوشنبه 89 آبان 3 :: 10:55 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

میکروب سیاسی

میکروب‌های سیاسی کسانی اند که که از نظر فکری وابستگی فکری به ایسم‌های غربی دارند و برای رسیدن به خواسته‌های خود فراقانونی عمل می کنند و با زیر پا گذاشتن قانون زمینه هرج و مرج و اختلال در امنیت جامعه را رقم می زنند.

هر چند از زمانی که رهبر معظم انقلاب این واژه را بدون اشاره به نام یا عنوان کسی در ادبیات سیاسی کشور مطرح کردند هنوز یک هفته هم نمی گذرد لکن در هفت روز گذشته رسانه‌های ضد انقلاب حنجره خود پاره کردند که ای داد بیداد که  موسوی و کروبی را میکروب سیاسی لقب دادند اینجاست که می گویند «ضمیر، مرجع خود را پیدا می کند» و به قول رییس جمهور «ببیند فردا صدا از کجا بلند می شود».

هر چند در داخل کشور همه می دانستند که سران فتنه واقعا میکروب سیاسی و اجتماعی اند لکن کسی این مطلب را بر زبان و قلم جاری نکرد تا توصیه رهبر انقلاب به وحدت و حفظ آرامش را جامه عمل بپوشاند.

به هر حال با موشکافی و دقت در پدیده شوم «میکروب های سیاسی و اجتماعی» این نکته هویدا می شود که ریشه ایجاد آن در کشور در دروس علوم انسانی دانشگاههاست که ترجمه ای از بافته های ذهنی نظریه پردازان غرب است. علومی که مبنای همه آنها رسیدن انسان به لذت، سود، رفاه و ... است از این رو می توان گفت غرب مروج سیاست میکروبی، فرهنگ میکروبی، اقتصاد میکروبی، روان شناسی میکروبی، مدیریت میکروبی و ... است، هر چند نمی توان گفت همه راهکارهایی که در هر یک از این حوزه‌ها مطرح می شود نادرست و ناکارآمد است لکن ریشه آن توجه به جسم انسان و زندگی گذرای اوست نه رسیدن انسان به تعالی و تکامل، از این روست که می بینیم رهبر معظم انقلاب با درک صحیح این مساله بارها بر نهضت علمی و بومی سازی و اسلامی سازی علوم تاکید کرده اند.

نمونه بارز سیاست میکروبی را انتخابات سال 88 همه دیدند که چطور سران فتنه با منطق «یا من یا هیچ کس» کشور را با بحرانی هشت ماهه مواجه کردند. اقتصاد میکروبی هم باعث می شود تا رییس جمهوری پشت تریبون رسمی اعلام کند کسانی که نتوانند با این سیستم اقتصادی خود را منطبق کنند لاجرم له می‌شوند و این امری طبیعی است.

ضربه ای که این علوم ترجمه ای بر پیکره جامعه می زند و آن را تبدیل به جامعه‌ای ناهمگون می کند تضادی است که در هنگام برخورد دانشجویان با این علوم با توجه به آموزه‌های دینی از پیش دانسته، در ذهنشان ایجاد و آنان را به ورطه شبهات فکری سوق می‌دهد، چیزی که در هیچکدام از دانشگاه‌ها راه حلی برای آن اندیشیده نشده است و در این میان آنان که از لحاظ اعتقادی کم بنیه باشند از دست می‌روند.

با این وجود نمی توان گفت هر کس به تحصیل یکی از این علوم پرداخت بی گمان به میکروبی سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی تبدیل می شود و دلیل آن وجود دانشجویان و اساتید فراوانی است که با وجود همه این نابسامانی ها در انتظار اشارت مولای خویشند.

با همه این اوصاف دست کم می توان گفت امروز جوانان کشور را بدون واکسینه کردن به فضایی می‌بریم که زمینه بیمار شدنشان وجود دارد.

نکته آخر این که باید برای بیست سال آینده فکری کرد و تحولی اساسی در علوم انسانی رقم زد تا کمتر شاهد بروز و ظهور میکروبهای سیاسی و اجتماعی باشیم، هرچند این میکروبها باعث مرگ نمی شوند ولی شتاب حرکت رو به رشد این نهضت الهی را خواهد کاست. /پایان




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, میکروب سیاسی, علوم انسانی, سران فتنه
پنج شنبه 89 شهریور 25 :: 3:23 عصر ::  نویسنده : روح الله عباسپور

 

قرآن سوزی

دارد چه بلایی سرمان می آید/

کی قسمت خوب داستان می‌آید؟/

قرآن خدا سوخته اما دارد/

بوی دل صاحب الزمان می‌‌آید/

قرآن را عده ای از اراذل سبک مغز با پشتیبانی سیاستمداران ابله غربی به آتش کشیدند و دل مسلمانان جهان را به درد آوردند. کار به جایی رسید که غیرمسلمانان هم به این زشت کرداری اعتراض کردند.
اعتراض‌ها از گوشه و کنار بلند شد و هر کس به تناسب موقعیت و مسئولیتش فریادی برآورد. اما در این میان سکوت مفتی‌های مواجب بگیر وهابیان تکفیری تعجب برانگیز است. آنها که صبح تا غروب برای حفظ اسلام فتوا به کفر شیعه می دهند و ابلهان را برای کشتن زنان و کودکان بیگناه به مساجد و حسینیه ها می فرستند. والبته تعجبی هم از سکوتشان در برابر قرآن سوزی نیست که دلارهای آمریکایی و پوندهای انگلیسی پشتیبان جنایاتشان است.
آنها قرآن برایشان مهم نیست، کشته شدن زنان و کودکان فلسطینی برایشان پشیزی ارزش ندارد، آوارگی مردم پاکستان را اصلا نمی بینند، مشکل آنها فقط بوسیدن ضریح ائمه و دعای توسل است، اصلا به نظر آنها مشکل اصلی اسلام، شیعه است و این نهایت حماقت است، مشکل جهان اسلام در حال حاضر بلاهت و نفهمی خواص آن است، مشکل این است که برخی گمان می کنند پریدن در آغوش آمریکا و اسراییل و لیسیدن استخوان‌های پس مانده های عیش و نوششان مشکلات ما را حل می کند. این نگاه کوته فکرانه است که مانع رشد و پیشرفت است.

این طرز فکر نه در بین تکفیری ها که در داخل کشور هم جریان دارد و آنهایی که رسانه‌های بیگانه برای بیانیه‌هایشان لحظه شماری می‌کردند بعید نیست که سوزانندگان قرآن را مردمی خداجو بدانند و شیخ ساده لوحی که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و هشت ماه کشور را با بحران مواجه ساخت  سوزاندن قرآن را معروفی الهی بپندارد و عجیب است که قرآن سوخته است و چون مساله ای حزبی رخ نداده اینان در سکوتشان خفته اند./پایان 




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, وهابیت, قرآن سوزی
شنبه 89 خرداد 22 :: 10:49 صبح ::  نویسنده : روح الله عباسپور

موسوی کروبی

شاید کمتر کسی فکر می‌کرد شور و هیجانی که پیش از انتخابات در جامعه وجود داشت پس از انتخابات بر اثر بی منطقی و لجاجت کودکانه کاندیداها به خشونت بگراید و طعم حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات که پنجه به صورت مدعیان دموکراسی می‌زد با ادعاهای دروغ و رفتارهای غیرسیاسی موسوی و کروبی به تلخی گراید.
به هر حال موسوی و کروبی باید تا پایان عمر بی برکت خود به این سوال پاسخ دهند که بر اساس کدام مدرک و سند ادعای تقلب کردند؟
 آیا ترک بودن موسوی و لر بودن رهنورد دلیل تقلب بود؟
آیا تعدد ستادهای انتخاباتی موسوی دلیل بر تقلب بود؟
یا حمایت متمولین از او؟
یا تعداد عکس‌هایی که بر در و دیوار زده بودند؟
یا عملکرد قوی دولت اصلاحات در رسیدگی به محرومین و انجام کارهای زیربنایی اقتصادی؟
به هر حال اگر هم تخلفی شده بود قانون راه برخورد با آن را مشخص کرده است. پریدن در آغوش دشمنان، به رسمیت شناختن منافقان و سلطنت طلب‌ها و هم آواز شدن با آمریکا و انگلیس و اسراییل و انجام کارهای ضد امنیت ملی راهی است که جز احمقان به آن نمی‌پردازند.
موسوی و کروبی در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری طوری عمل کردند که گویا این آخرین انتخاباتی است که در ایران رخ داده است، چنان خود را باختند که همه چیز را باختند حتی احزاب متبوعشان را هم به مسلخ بردند و سبب نابودی آنها شدند، مگر نه این که در کشور 75 میلیونی، افکار و اندیشه‌های مختلفی وجود دارد که احزاب آنها می‌توانست خط‌‌ دهی و رهبری این افکار را به عهده داشته باشد.
عملکرد موسوی و کروبی نه تنها به نفع مردم و طرفدارانشان نبود بلکه خیانتی آشکار و دروغ و تقلبی بزرگ در فعالیت سیاسی آنان بود چرا که اینان عقده‌های انزوای بیست ساله خود را به متن جامعه کشیدند و مردم را در مقابل مردم قرار دادند، کاری که سال‌هاست منافقین می‌کوشند به درصدی از آن نائل آیند.
 امروز پس از گذشت یکسال از انتخابات، دست و پازدن‌های این دو کاندید ورشکسته برای مظلوم نمایی نه تنها موثر نیست که این گونه حیله گری‌ها حنایی است که دیگر رنگی نزد مردم ندارد و مردم در 14 خرداد نشان دادند که نه تنها از بی منطقی و حماقت سیاستمداران متنفرند که از هم پیالگان آنها هم دل خوشی ندارند و خواستار سیاستمداران مردمی‌اند نه حیله‌گران سیاست‌‌مدارنما.
بررسی عملکرد این دو مدعی اصلاحات و ضرر و زیانی که موضع‌گیری‌های آنان در طول یکسال گذشته به کشور و مردم وارد کرد امری است که تا کنون هیچ مرکز یا ارگانی به آن نپرداخته ولی بی گمان هر کس اخبار دیپلماسی خارجی ایران را قبل و بعد از انتخابات پیگیری می‌کرد به این نکته اذعان دارد که پس از انتخابات، ادبیات دیپلماسی کشورها در برابر ایران تغییر یافت و بر اثر خوش رقصی‌های موسوی و کروبی، تمایل آمریکا و پیغام فرستادن‌هایش برای مذاکره تبدیل به قطعنامه تشدید تحریم‌ها علیه ایران در آستانه ناکامی مدعیان اصلاحات در انتخابات شد به امید این که مزدوران داخلی‌اش در ایران به پشتوانه این قطعنامه کاری کنند./پایان




موضوع مطلب : موسوی, کروبی, 22خرداد, دروغ, قطعنامه
<   1   2   3   >   
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 4
  • کل بازدیدها: 85374